نظارت و تعادل در نظام حقوق اساسی

نظارت و تعادل در نظام حقوق اساسی

حاکمیت قانون به عنوان تنظیم کننده چارچوب قوای سه گانه از پایه های اساسی حقوق مدرن است. این پایه بدین معناست که رفتار افراد در استفاده از قدرت عمومی تنها در جایی مجاز است که قانون آن را بیان کرده باشد و البته قانون روش استفاده از قدرت را هم بیان می کند و استفاده از خارج از آن موجب مسئولیت فرد می شود. اینکه چه طور حاکمیت قانون یکی از مهم ترین ستونها در حقوق مدرن شد ، نیازمند مطالعه ای تاریخی-فلسفی است اما حاکمیت قانون به تنهایی نقش کلیدی را که باید در جامعه بازی کند ، انجام نمی دهد.بنابراین همراه حاکمیت قانون ستون دیگری در حقوق مدرن مطرح است و آن عبارت است از نظارت. نظارت در حقیقت آن روی سکه حاکمیت قانون است و بدون آن حاکمیت قانون معنایی ندارد. نظارتی که از آن صحبت می کنیم به بررسی رفتار افراد در قالب نهادهای قانونی می پردازد و روشن می کند که چه کسی رفتاری قانونی داشته و چه کسی نداشته است...