نام ناشر | |
نام مولف | فردین مرادخوانی |
سال انتشار | 1400 |
نوبت انتشار | 2 |
قطع کتاب | وزیری شومیز |
شابک | 978-964-511-834-9.1 |
مشروطیت بهعنوان مهمترین حادثه دوران جدید ایران از منظرهای مختلفی نگریسته شده است، اما تاکنون نظریه مشروطهخواهی ایرانیان در غیبت مفاهیم و نگاه حقوقی نوشته شده است. درحالیکه تنها از این منظر است که بسیاری از زوایای ناشناخته و نقاط تاریک تاریخ و نظریه مشروطهخواهی روشن خواهد شد.
این تحقیق نه از نوع تحقیقات تاریخی است و نه تئوری انقلابها، بلکه تحقیقی است در تاریخ حقوق عمومی و نظریه مشروطیت، ازاینروی نباید آن را با مقدمات چنین تحقیقاتی نگریست.
مسئله اصلی در این کتاب آن است که اصول مشروطیت در نزد ایرانیان مشروطهخواه چه بودند و کوششهای آنها در دو حوزه نظر و عمل برای تکوین این اصول تا چه حد موفق بود. از این طریق است که میتوانیم بفهمیم نخستین سنگ بنای این اصول در ایران چگونه نهاده شد و حتی بسیاری از مشکلات این یک سده را میتوان در پرتو روشن کردن همین کوشش نخستین دید.
این نوشته در دو بخش سامان یافته است. بخش اول یعنی فصول اول و دوم مقدمات بحث است و در پی آراستن صحنهای است که برای ورود به مباحث اصلی نیازمند آنیم و برخی از دیدگاههای کلی این تحقیق در آنها نهفته است.
این دفتر، رسالهای در دانش تاریخ نیست و صرفاً برای ورود به بررسی اصول، خلاصهای از مهمترین مباحث آن انقلابها را آوردهایم و سعی کردهایم که در هر حادثه اختلافی (بهجز موارد معدودی) قول مشهور را بیاوریم و گزارشی از این انقلابها ارائه دهیم که خواننده هنگام بررسی اصول بداند که آنها در چه فضا و بستری و در خلال چه حوادثی تکوین یافتند. همچنین کاملاً واقفیم که میان تاریخ حقوق و تاریخ وقایع تفاوت عظیمی وجود دارد. در این بخش سعی نمودیم تصویری از نظریه مشروطهخواهی در اروپای غربی را نیز به نمایش بگذاریم که از سدههای میانه آغاز و به انقلابات سده هیجده خاتمه مییابد. در این قسمت اولاً نشان دادهایم که ایده مشروطهخواهی و نظریه مشروطیت به سدهها قبل از پیروزی این سه انقلاب برمیگردد و مباحث بسیاری در خصوص آن در قرونوسطی شکل گرفته بود، اما آنچه مدنظر ماست مربوط به مباحث سدههای هفدهم و هیجدهم و دولت مشروطه است. ثانیاً اشارهای به اصول پذیرفتهشده مشروطیت نمودهایم و اینکه چرا این اصول را برگزیدهایم. ثالثاً به تفکیک مشروطیت از دموکراسی و لیبرالیسم اقدام نمودهایم که باعث گمراهی بسیاری از محققین ایرانی در تحلیل انقلاب مشروطیت شده است. از طرف دیگر نظریه مشروطیت نظریهای در تحدید دولت است و بدون آشنایی با نظریه دولت مخصوصاً نظریه دولت مطلقه نمیتوانیم بفهمیم که نظریه مشروطهخواهی که در نظریه دولت مشروطه در سدههای هفدهم و هیجدهم به بار نشست به دنبال تحدید کدام قدرت بود. ازاینروی ابتدا به بررسی نظریه دولت مدرن در غرب (مخصوصاً دولت مطلقه) اشارهای نمودهایم.
.......