نام ناشر | |
نام مولف | |
سال انتشار | 1391 |
نوبت انتشار | 1 |
قطع کتاب | وزیری شومیز |
تعداد صفحه | 282 |
تیراژ | 10000 |
شابک | 9786006558479 |
یکی از موضوعات مهم در ارتباط با امنیت چند سویه بودن آن در یک نظام اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی میباشد. بر این اساس نمیتوان به مقوله امنیت از یک منظر نگریست. در بررسی کتاب فوق به مقوله متفاوت امنیت عنایت گردیده است و بر این نگرش در عملیاتی نمودن ساختارهای گوناگون در راه نیل به امنیت تفاوتهای فکری نیز وجود دارد. تفاوت در مدخل ورودی به امنیت ریشه در ذهنی بودن مفهوم امنیت و نسبی بودن مؤلفهها در علوم انسانی است. در فصول مترتب بر این کتاب نگرشهایی در زمینه اولویت امنیت اقتصادی بر امنیت فرهنگی، امنیت سیاسی بر امنیت اقتصادی و .... وجود داشته و دارد. یکی از مسائل مهم در حوزه امنیتی پویایی و دینامیک بودن عرصه انسانی، اجتماعی و به تبع آن سایر بسترهای انسانی در گستره جهانی است، لذا امنیت از دیدگاه انسانی اجتماعی ایجاد یک محیط مناسب برای رشد و بسط ظرفیت و توانمندیهای خلاق هر انسانی است.
نکته قابل تامل در نظریه امنیت آن است که: پایه و اساس هر امنیتی در عرصههای ساختاری عام و خاص توسط انسان طراحی و تعریف شده و از سویی مخاطب امنیت پایدار انسان است. امنیتی میتواند در گستره خود به اهداف جامع نایل آید که در آن ساز و کارهای امنیت توسط انسانهای فکور تعریف شده باشد. در خلال مباحث کتاب به امنیت اجتماعی نیز اشاره میگردد. در چرخه امنیت خرد و کلان عامل انسانی نقش اساسی در خلال سالهای امنیت سختافزاری و نرمافزاری داشته و دارد. این امر به پیچیدگی مفهوم امنیت منجر میگردد. مسئله مهم در فرآیند راهبردهای امنیتی توسط انسان عدم پیشبینی دقیق از محیط روحی، روانی، ادراکی انسان در خلال فرآیند تصمیمگیری است و این امر به فضای ابهام سطوح امنیتی منجر خواهد شد.
در آنالیز مفاهیم امنیت و امنیت ملی به لحاظ موقعیت در هر نظام سیاسی، اجتماعی، فرهنگی عوامل متعددی ذی مدخل هستند، به طوری که امنیت مقولهای سیال است. امنیت با توجه به رابطه روحی و روانی خود نسبت به پایهای امنیتی نیازمند به یک توافق ذهنی و عینی است. از لحاظ ذهنی تصویر مثبت و منفی از ساز و کارهای امنیتی را ارائه داده و این امر بر محیط روانی و شخصیتی انسان تاثیر خواهد گذاشت. اما در حوزه عینی نهادینه کردن امنیت با توجه به زمان و مکان نیازمند به یک اجماع فکری در بین مخاطبان، مدافعان و منتقدان و معترضان چرخه امنیتی است.
اجماع بر سر داربست امنیتی خود در دو حوزه انسان با انسان، انسانها با حکومت، حکومت با عوامل فرا محیطی است. در بررسی امنیت به مسئلهای تحت عنوان عنصر روانی ارتباط داریم. عنصر روانی نقش مهمی در احساس، عدم احساس امنیت در حوزههای جانی، مالی و سیاسی را بطور مهم شکل داده و بر سایر ساختارهای امنیتی تاثیر خود را به دلیل با ثبات و بیثبات خواهد گذاشت. بر این اساس امنیت و امنیت ملی واژههای جدیدی نمیباشند در این شرایط زمانی که صحبت از امنیت مینماییم (حفاظت جان) با بررسی بر ادبیات امنیت متوجه این امر خطیر میشویم که امنیت پژوهی مختص به یک زمان و مکان خاص نیست به طوری که: در قرن بیست و یکم تمامی مفاهیم از جمله امنیت با یک سیالیت و شدن همراه میباشند.
بیشتر نویسندگان معتقدند که امنیت «مفهومی مورد اختلاف» است. نوعی اتفاق نظر وجود دارد که به صورت تلویحی معتقد است امنیت به معنی رهایی از تهدیدات در قبال ارزشهای بنیادین (هم برای افراد و هم برای گروهها) است اما درباره اینکه توجه و تمرکز اصلی باید در سطح « فرد»، «ملی» و یا «بینالملل» باشد اختلاف نظرهای بسیاری، وجود دارد. در دوره جنگ سرد، بیشتر نوشتهها پیرامون موضوع (امنیت) تحت سیطره دیدگاه لزوم حفظ امنیت ملی قرار داشت، که عمدتاً تعریف آن با اصطلاحات نظامی بیان میشد. مهمترین نکته مورد توجه نظریه پردازان دانشگاهی و دولتمردان، توانمندیهای نظامی بود که کشورشان میتوانست تدارک ببیند، تا بتواند با تهدیداتی که با آنها مواجه میشود مقابله کند. در سالهای اخیر این دیدگاه نسبت به امنیت به دلیل اینکه قوم پرستانه است و بسیار تنگ نظرانه تعریف میشود مورد انتقاد قرار گرفته است. در مقابل برخی از نویسندگان معاصر معتقد به نوعی مفهوم گسترش یافته امنیت هستند که خارج از محدوده بسته امنیت ملی بتواند ملاحظات دیگری را نیز مورد توجه قرار دهد. باری بوزان در مطالعه خود با عنوان «مردم، دولتها و هراس» معتقد است به نوعی دیدگاه نسبت به مسئله امنیت نیاز داریم که علاوه بر جنبههای نظامی، شامل جنبههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی نیز باشد و با توجه به شرایط گستردهتر بینالمللی تعریف شود.