نام ناشر | کتاب آوا |
نام مولف | |
سال انتشار | 1396 |
نوبت انتشار | 1 |
قطع کتاب | وزیری شومیز |
تعداد صفحه | 66 |
تیراژ | 1000 |
شابک | 9786003463493 |
یک پژوهشگر در هر وادی که بخواهد پژوهش نماید با دو نوع شبهه برخورد میکند، شبهه موضوعیه و شبهه ی حکمیه تفاوت شبههی حکمیه و شبهه ی موضوعیه در این است که در شبهه ی حکمیه، متصدی رفع شبهه تنها شارع یا قانونگذار است چرا که وجود این شبهه به اصل قانونگذاری برمیگردد یعنی تولید این شبهه برعهده ی قانونگذار است و از سه مجرا این شبهه تولید میگردد، فقدان دلیل و نص، اجمال دلیل و نص و یا تعارض دلیلین و نصین؛ بنابراین در شبهه ی حکمیه نه مولد مربوط به مکلف است و نه مزیل مربوط به او است. لکن شبهه ی موضوعیه در تولید و رفع هیچگونه ارتباطی با شارع و قانونگذار ندارد، این شبهه به دست خود مکلف (عوامل خارجی) تولید میگردد و از بین برنده آن نیز خود مکلف است. از همین بحث اصولی است که ، تفاوت قضاء و فتوا روشن می گردد. سئوال اینجا است که آیا قضاء و احکام آن در محاکم و منازعات مربوط به احکام کلیه است (شبهه حکمیه) یا خیر احکام کلی را همه میدانند لکن در تطبیق آن موارد کلی با موارد خاصی مشکل دارند؟(شبهه موضوعیه) .کار محاکم قضایی حل، تحلیل و مواجه با موضوعات جزئیه احکام است و الا قاضی کاری به احکام کلی در قضاء ندارد و تنها کارش با موضوعات است. در حالی که کار مجتهد این است که احکام کلی را بررسی کند و فتوا صادر کند؛ در واقع کار فقیه استخراج و دریافت احکام کلی از منابع است ، بنابراین وظیفهی فقیه افتاء است ولی قاضی فتوا نمیدهد در واقع او مجری فتوا میباشد.
مجتهد وظیفه دریافت احکام کلی از منابع را دارد. اثر اجتهاد، تعلیم احکام به مکلف است.
قاضی وظیفه انطباق احکام کلی با خارج را دارد. اثر قضاوت، رفع خصومت است.
بنابراین تعریف قضاء به لحاظ افتراق با فتوا مشخص شد لکن اثر فتوا ربطی به فصل خصومت ندارد، این قاضی است که بعد از آنکه تشخیص داد مصداق حکم کلی چیست با تعیین مصداق و بردن حکم بر روی مصداق، خصومت را فصل میکند. به عبارت دیگر قضا فصل خصومت بین متخاصمین است. وهمچنین حکم به ثبوت دعوی مدعی یا عدم حق او بر مدعی علیه را قضاء می گویندالقضاء واجب کفائی
ادلهی ما در یک نگاه دقیق تنها محدود به کتاب و سنت نیست، در بسیاری از موارد از ذائقهی شارع و شرع متوجه حکم میگردیم، مذاق شریعت تنظیم نظامی است برای اداره جامعه، دین و شارع با حرج و مرج سازگار نیست. افراد متدین نباید در زندگی حرج و مرج داشته باشند. از کجا متوجه میشویم که قانون و قضاء و نظامندی لازم است؟ چرا که روح فقه، شریعت وشارع نظاممند و قانونمند است، فلذا قضاء برای ایجاد نظاممندی لازم است.
فهرست مطالب
مقدمه استاد گلی شیردار
مقدمه نگارنده
تفاوت قضاء و فتوا:
تعریف قضاء:
چرا قضاء واجب کفائی است؟
نظر مرحوم آیت الله العظمی خویی (رضوان الله علیه):
اثبات دو مدعا:
حکم اخذ اجرت بر قضاء:
اقسام واجب:
نظر مرحوم آیت الله العظمی خویی (رضوان الله علیه):
2ـ عدم تعبدی بودن قضاء:
خلاصه بحث اجرت بر قضاء:
جواز یا عدم جواز اخذ اجرت از متخاصمین:
جواب آیت االله العظمی خویی(رضوان الله علیه):
نکته: اخذ اجرت بر واجبات در فتوا فقها
(در مقام فتوا فقها در ما نحن فیه دو دسته شدهاند)
نتیجه بحث:
3ـ دلیل خاص:
صحیحه عمار بن مروان
نظر مرحوم آیه الله العظمی خویی (رضوان الله علیه):
اشکال: ظهور قرائن بعدی در متن روایت
جواب: روایت معارض
نکته: استفاده از، نامه حضرت امیر المومنین(علیه السلام) جهت اثبات حجیت ارتزاق و اجرت قاضی
حرمت اخذ رشوه در قضاء:
اقسام قاضی:
نکته:
مبادی تصوریه اقسام قاضی:
قاضی منصوب:
قاضی تحکیم:
نکته: تفاوت جواز در قاضی منصوب و قاضی تحکیم
نصب قاضی:
دلیل نصب عام قاضی: {برای اثبات نصب عام در کلامات فقها دو وجه داریم}
1) وجه اول:
جمع بندی و خلاصه بحث:
2) وجه دوم: ادله خاص
دلایل لفظی بر اجتهاد و ذکوریت و منصوب بودن قاضی:
بحث در دو مقام:
نکته:
روایت دو شبهه دارد:
1ـ شبههی سندی:
2ـ شبههی دلالی:
2ـ مقبولهی عمر بن حنظله:
استدلال به روایت برای اثبات قاضی منصوب:
نظرمرحوم آیت الله العظمی خویی(رضوان الله علیه) :
تذکر:
3ـ معتبره یا مشهوره ابی خدیجه:
استدلال به روایت:
اشکال به استدلال مرحوم آیت الله العظمی خویی(رضوان الله علیه):
نکته:
جمعبندی بحث تا اینجا:
قاضی منصوب:
قاضی تحکیم:
تذکر: استفاده از دلیل لبی در بحث
تقریب مرحوم خویی (رضوان الله علیه):
دلائل نصب قاضی:
ادله لبی یا عقلی:
ادله لفظی:
دلائل اعلمیت قاضی:
برداشت مرحوم آیت الله العظمی خویی(رضوان الله علیه) از دلیل لبی برای اعلمیت قاضی:
اشکال آیت الله العظمی حائری(دام ظله):
دلیل لفظی بر اشتراط اعلمیت قاضی:
اشکال:
نکته: مقصود از شرط اعلمیت در قاضی
شرط اجتهاد قاضی تحکیم:
دلایل مرحوم آیه الله العظمی خویی(رضوان الله علیه) بر عدم اشتراط اجتهاد در قاضی تحکیم:
1- " ان االله یأمرکم أن تودوالامانات إلی اهلها و إذحکمتم بین الناس أن تحکموا بالعدل "
استدلال مرحوم خویی (رضوان الله علیه):
اشکال به استدلال آیه:
2ـ معتبرهی ابی خدیجه:
3ـ اطلاق صحیحه ی حلبی:
نکته: شروط قضاء در مقابل ادله عامه قضاء:
شرائط قاضی :
1ـ بالغ بودن:
دلیل:
2ـ عقل:
3ـ ذکوره القاضی:
ادله:
4ـ ایمان:
معانی ایمان:
5ـ طهارت مولد:
نکته: تفاوت لاخلاف و مشهور
6ـ عدالت:
ادله:
7ـ رشد:
8ـ اجتهاد:
9ـ فراموش کار نباشد:
نکته: منشاء انصراف
10ـ حریت در قاضی شرط نیست.
نظرمرحوم آیه الله العظمی خویی (رضوان الله علیه) در مورد قضاوت عبد:
مسئله 8: طرق قضاء: "إنما اقضی بینکم بلأیمان و البینات"
علم قاضی:
اشکال به لزوم اصل بحث:
ادله حجیت علم قاضی:
مقدمهی اول: تبیین محل نزاع و بحث:
مقدمهی دوم: شرایط وجاهت دلیل لفظی
مقدمهی سوم: کار قاضی و اقدام قضایی دو حیثیت دارد:
ادلهی حجیت علم قاضی:
1ـ استدلال به آیات در بر دارنده حکم حدود:
مرحوم صاحب جواهر (رضوان الله علیه) با تمسک به آیات شریفه:
روش استدلال به آیات:
اشکال:
اشکال به این اشکال:
نکته: آثار موضوعات خارجیه
2ـ حجیت علم قاضی،از مسیر دلالت اولویت (قیاس اولویت، فهوی کلام)
مراحل اثبات:
مقدمه اول:
مقدمه دوم:
مقدمه سوم:
مقدمهی چهارم:
نکته:
اشکال:
نکته: این اشکال به دلیل اول نیز وارد است.
3ـ تمسک به برخی از آیات:
استدلال به آیات:
مقدمهی اول:
مقدمهی دوم:
مقدمهی سوم:
کار قاضی:
اشکال:
4ـ تمسک به برخی از آیات:
اشکال مرحوم آقا ضیاء عراقی (رضوان الله علیه):
تقریب اشکال مرحوم آقا ضیاء(رضوان الله علیه):
بیان دلیل قائلین به علم قاضی و اشکال آقا ضیاء عراقی (رضوان الله علیه) به عبارتی دیگر:
اشکال آیت الله العظمی هاشمی شاهرودی(دام ظله)بر اشکال مرحوم عراقی(رضوان الله علیه):
مراحل قضاء:
استظهار از آیه:
ادلهی قائلین به عدم حجیت علم قاضی:
وجه اول:
نکته: مذاق شارع در مورد حکم قضائی
اشکال:
نتیجه بحث:
فهرست منابع