نام ناشر | |
نام مولف | |
سال انتشار | 1402 |
نوبت انتشار | 2 |
قطع کتاب | وزیری گالینگور |
تعداد صفحه | جلد اول 647 جلد دوم519 |
تالیف یک اثر در حقوق مدنی با وجود آثار بیشمار که توسط سلاطین حقوق مدنی تحریر و عرضه شده کار بسیار سخت و دشواری بود که شش سال پیش در زمانی که ایده تالیف این کتاب در ذهنم ایجاد شد هرگز بدان واقف نبودم. در این ایام که به سختی به کار تدریس در دانشگاهها و موسسات مشغول بودم از هر فرصتی برای طرح مطلب جدید استفاده میبردم. میدانستم که اگر بخواهم سخن و قول گذشتگان را دوباره تکرار نمایم و از همان اسلوب پیشین برای تحریر این کتاب بهره گیرم، کار بزرگی نکردهام و این کتاب نیز در کنار پارهای تالیفات دیگر در طبقات کتابخانهها مدفون خواهد شد. من حقوق مدنی را از اکابر و اعاظمی چون مرحوم امیرناصرکاتوزیان و مرحوم دکتر مهدی شهیدی و مرحوم دکتر جعفری لنگرودی و دهها تالیفشان آموخته بودم و خودم را وارث گنج آنان میدانستم.
اما خوب عالم بودم نسل جدید میلی به مطالعه قواعد پیچیده و دشوار ندارد و به قول خودشان با این تالیفات سنگین "ارتباط نمیگیرند". حقا که میدانستم باید این نسل را با آثار بزرگان آشتی دهم. پس قلم برداشتم و حرف همان بزرگان را در قامت جملاتی سادهتر بیان داشتم. من در این اثر، مدنی را به شیوه جدید ارائه کردم؛ تلاش کردم مبنا و فلسفه احکام را بیاموزم و آن را به شاگردانم به سبکی نو ارائه دهم. کسوتِ کهنگی را از تَن مدنی در آوردم و جامهای نو را بر تن آن پوشاندم. در تمام این سالها آرزو کردم کاش قانون مدنی ما دچار تحولات اساسی میگردید و تئوریهای روز دنیا وارد حقوق ایران میشد و با فرهنگ و عرف ما تطبیق و به اصطلاح بومی سازی میگردید. به چشم میدیدیم که بخش عمدهای از مواد دیگر کاربرد عملی خود را از دست دادهاند، اما چه سود که دستم بسته و تغییر قانون امری در صلاحیت من نبود.
در حقوق مدنی برخی از اصطلاحات و واژگان اصطلاحات کلیدی هستند که در طول مطالعه درس بارها با آنها سر و کار خواهیم داشت. بر همین اساس قبل از ورود به بررسی و مطالعه مباحث اصلی لازم است مفهوم برخی از این واژگان کلیدی و حساس را بشناسیم.
اساسیترین مفهومی که در حقوق مدنی میتوان از آن نام برد «حق» است. در حقوق مدنی تعاریف گوناگونی برای حق در نظر گرفته شده است که ما در اینجا قصد پرداختن بدانها را نداریم و تنها به ارائه تعریفی ساده از آن میپردازیم. «حق عبارت است از واجدیتی برای انسان نسبت به دارا شدن»
در قانون مدنی تقسیم بندی های متعددی در مورد انواع حق و زیرشاخههای آن وجود دارد. در این مبحث به تقسیم بندی انواع حق میپردازیم.
تقسیم حق به مالی و غیرمالی مهم ترین تقسیم در این باره است.
«حق مالی امتیازی است که حقوق هر کشور به منظور تأمین نیازهای مالی اشخاص به آنها میدهد.» یا در تعریف آن گفته شده است: «حق مالی آن است که اجزای آن مستقیماً برای دارنده، ایجاد منفعتی نماید که قابل تقویم به پول باشد؛ مانند: حق مالکیت نسبت به خانه که مستقیماً برای دارنده آن ارزش پولی دارد و یا حق طلب که پس از اداء قابل تقویم به پول میباشد.»
در مقابل، «حق غیر مالی، امتیازی است که هدف آن رفع نیازمندی های عاطفی و اخلاقی است» و یا در تعریف آن گفته شده است: «حق غیر مالی آن است که اجرای آن، نفعی که مستقیماً قابل تقویم به پول باشد، ایجاد نمینماید. مانند: حق زوجیت در زوجه دائمه که مستقیماً برای زن ایجاد نفعی که قابل تقویم به پول باشد نمیکند، ولی غیرمستقیم حق مالی برای او ایجاد میشود و در صورت فوت زوج، از او ارث می برد»یا مثلاً، پدر و جد پدری بر اساس مواد 1041 و 1043 قانون مدنی نسبت به دختر باکره دارای «حق ولایت» هستند و نکاح دختر موقوف به اجازه پدر یا جد پدری اوست. حق ولایت پدر یا جد پدری از نظر عرف، یک حق غیرمالی محسوب می شود.
کلیک کنید:
آیین دادرسی مدنی دوره بنیادین جلد اول |
آیین دادرسی مدنی دوره بنیادین جلد دوم |
آیین دادرسی مدنی دوره بنیادین جلد سوم |