بستن

- تحول قدرت
  • تعداد کل امتیازات ثبت شده : 0

تحول قدرت

دکتر حسین رحمت الهی

60,000 تومان 54,000 تومان
خرید

مشخصات کلی

نام ناشر

میزان

نام مولف

دکتر حسین رحمت الهی

قطع کتاب وزیری شومیز
تعداد صفحه

356

شابک

978-964-511-170-8.1

 

 دولت به‌عنوان انگارة انحصاری سلطه و اعمال قدرت، ریشه در تاریخ اجتماعی بشر دارد. از آن هنگام که قدرت سیاسی در پاسخ به نیاز جامعة سیاسی برای تأمین نظم و امنیت و دفاع از اعضای جامعه به استمرار و نهادینه شدن خود اندیشید، دولت در عمل پای به عرصة وجود گذاشت. اما این پدیده در طول تاریخ به اقتضای نیازها و ضرورت‌ها به لحاظ مفهوم، کارکرد، ساختار و نظریه تحول پیدا کرد. در ابتدا، به شیوة تمثیلی، دولت ارگانیسمی طبیعی تلقی می‌‌شد، اما به تدریج، انگارة مکانیکی بر پدیدة دولت غالب شد و دولت به‌عنوان ابزار ساخت بشر و ناشی از فعل ارادی او تلقی شد که کار ویژة اصلی آن، تأمین نیازهای عمدة انسان در زندگی اجتماعی است. انگارة مکانیکی، به بشر این ظرفیت و امکان را داد که با توجه به مسائل و تحولات پیش آمده، ساختار و نظریات مربوط به دولت را تعریف و تبیین کند.

تحول در مفهوم، ساختار و نظریة دولت، با تحول تدریجی در انگارة حاکمیت، به‌عنوان قدرت برتر فرماندهی عالی و سرچشمة اقتدار و صلاحیت دولت توأم بود. بشر در این راه طولانی و پر فراز و نشیب، انگاره‌های متفاوتی را از حاکمیت تجربه کرد؛ تجربه‌ای که به صورت نظریه، اکنون نیز توجیه کنندة اشکال گوناگون دولت و اعمال حاکمیتی ناشی از آن است. این راه طولانی، در غرب از حاکمیت کلیسا آغاز و به حاکمیت خدا و سپس حاکمیت امپراتور و سرانجام، حاکمیت مردم پایان یافت. نهایت آنکه، نظریة حاکمیت مردم و دولت ـ ملتِ مدرن، سامان بخش صورت‌بندی سیاسی و اجتماعی در این بخش از جهان شد، اما در شرق و دیگر نقاط جهان، ما به گونه‌ای دیگر با تکوین و تحول دولت و حاکمیت روبرو هستیم. در دوران جهانی‌‌شدن (1990 به بعد)، تحول دولت و حاکمیت، بیشتر جوامع را به‌طور ارادی و ناشی از ضرورت‌ها، و یا تقلیدی و تحمیلی، به گرایش به دولت حداقل و حاکمیت تکثرگرا و خروج انحصار قدرت مطلق از سلطة دولت متمایل ساخت؛ به ویژه آنکه با ورود بازیگران متعدد و مؤثر بر پدیدة قدرت در صحنة سیاسی داخلی و خارجی کشورها ــ که خود ناشی از شرایط جهانی‌‌شدن هست ــ این تحول در عرصه‌هایی اجتناب‌ناپذیر می نمود. فرضیة این کتاب آن است که جهانی‌‌شدن و الزامات و اقتضائات ناشی از آن، به‌طور مؤثری دولت‌ها را با چالش «فرصت و تهدید» روبرو ساخته، حاکمیت دولت را در برخی عرصه‌ها دچار محدودیت و فرسایش کرده است؛ به نحوی که دولت‌ها ناگزیر شده‌اند برای رویارویی با این تحولات، هویت، نقش، جایگاه و کار ویژة خود را در شرایط جدید بازتعریف نمایند. این کتاب ضمن اثبات فرضیة فوق، قاطعانه نظریة زوال و پایان دولت ـ ملت و دیدگاه استمرار دولت و حاکمیت مطلق آن را به چالش کشیده و بر نظریة محدودیت و فرسایش حاکمیت دولت در برخی عرصه‌ها در دوران جهانی‌‌شدن تأکید می‌کند.

نظرات

captcha Refresh
محصولات مشابه